معاون سابق آموزشی وزارت علوم بر ضرورت کوتاه شدن دوره های کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری تاکید کرد و گفت: در کشورهای پیشرفته مدت دوره کارشناسی سه سال، کارشناسی ارشد یک سال و دکتری است. سه سال. در ایران نیز می توان با تعریف دوره های کوتاه مدت و متنوع و همچنین بازنگری دروس رسمی و حذف دروس غیر ضروری این دوره ها را کوتاه کرد.
مجتی شریعتی نیاسر در گفت وگو با ایسنا وی ضمن بیان این مطلب بر ضرورت رویکرد تحول آفرین در آموزش عالی تاکید کرد و اظهار داشت: وجود این رویکرد در تمامی حوزه های آموزش عالی ضروری است. البته در مقابل آن مقاومت وجود دارد. ناگفته نماند که چنین رویکردی مستلزم شجاعت، ریسک پذیری، انگیزه مدیریتی و حمایت سطح بالاست. به عنوان مثال تحول در نظام یاددهی و یادگیری در آموزش عالی یکی از این موارد است که مورد غفلت قرار گرفته است. از سالها قبل از انقلاب آموزشها سنتی بوده است به این صورت که دانشجو و استاد به کلاس میآمدند و استاد با استفاده از تخته سیاه و گچ یافتهها و رزروهای خود را مینوشت و بیان میکردند و در پایان ترم سؤالات مطرح میشد. در قالب امتحان پرسیده شد و ارزشیابی دانش آموز بر اساس نمره ای بود که در امتحان کسب کرد.
وی در ادامه بیان کرد: آنچه امروز در آموزش عالی شاهد هستیم مشابه سال های قبل از انقلاب است. تنها تفاوت آن روزها با امروز این است که تخته سیاه به تخته وایت برد و گچ به جادو تغییر کرده است و سیستم آموزش و یادگیری تغییر نکرده است. بر این اساس تحول در این زمینه یک ضرورت است. روش سنتی آموزش معلم محور است در حالی که در روش های جدید دانش آموز باید نقش مهمی در ارتقای کیفیت آموزش داشته باشد. در عصر جدید دانش آموز باید درگیر یادگیری باشد.
استاد دانشگاه تهران تاکید کرد: دانشجو همانطور که در مسائل سیاسی و اجتماعی مطالبه گر است، در نظام آموزشی و فرایند یادگیری و تدریس نیز باید پرسشگر باشد و بتواند آموخته های خود را تبیین کند و حتی بازنشر کند. آن را به دوستان دیگر ارسال کنید و وارد بحث شوید. . جالب اینجاست که حتی چیدمان کلاس ها هم مثل قبل سنتی است و تغییری نکرده است. این در حالی است که در کشورهای پیشرفته گاهی کلاس ها به صورت دایره ای به ویژه در مقاطع تحصیلات تکمیلی تشکیل می شود و در پرتو آن گفتمان علمی بین دانشجو و استاد صورت می گیرد. متأسفانه شرایط امروز ما به گونه ای است که اگر معلمی این گونه رفتار کند مورد انتقاد قرار می گیرد.
شریعتی نیاسر درباره لزوم ایجاد تغییرات در حوزه مقاطع تحصیلی نیز گفت: متاسفانه از اجرای تغییرات جدید فاصله گرفته ایم. از دوران نوجوانی به یاد دارم که هر وقت مدرک دانشگاهی را از بزرگسالان می شنیدم فقط لیسانس، فوق لیسانس و در برخی موارد دکترا ذکر می شد. پس از گذشت چندین دهه، ما هنوز همان مدرک ها را ارائه می دهیم. به عبارت دیگر، تنوع مدارک تحصیلی بسیار محدود است. این در حالی است که در سیستم های پیشرفته مقاطع تحصیلی فرم های مختلفی وجود دارد تا داوطلبان با توجه به شرایط، انگیزه تحصیلی، نوع شغل و … اقدام به انتخاب کنند. رشته های مختلف با دوره های کوتاهتر را انتخاب کنید و در دوره مورد نظر مدرکی بگیرید که بتوانند در زندگی خود از آن استفاده کنند.
معاون سابق آموزشی وزارت علوم یادآور شد: البته تحقق رویکرد فوق منوط به هماهنگی با سایر سازمان های میزبان کسب و کار است و از این رو نیازمند تصویب آیین نامه های جدید و اصلاح قوانین بالادستی است. البته در ایران دانشگاه های حرفه ای (علمی، کاربردی و فنی) داریم. اخیرا شنیدم که این دو دانشگاه حرفه ای با هم ادغام شدند و یک دانشگاه به نام دانشگاه ملی مهارت ایجاد شد که البته تصمیم درستی است.
این استاد دانشگاه تهران درباره پیامدهای ادغام دو دانشگاه فنی و حرفه ای و علمی کاربردی گفت: چند نکته را در خصوص این اقدام و تبعات مستندات آن به اشتراک می گذارم. اول اینکه ما در رسیدن به تصمیمات منطقی و کارشناسی و اجرای آن ها بسیار دیر شده ایم. موضوع ادغام این دو دانشگاه در حدود سال 1395 تدوین و نهایی شد، اما عوامل بازدارنده مانع تحقق آن شد. یعنی 7 سال از تصمیم درست عقب هستیم. ثانیاً این مدارک حرفه ای اگرچه می تواند در سطح جامعه بسیار مشکل ساز باشد، اما از نظر جذب نیروی کار و شرایط استخدامی با سایر دستگاه های اجرایی هماهنگی ندارد و به همین دلیل گاهی اوقات مورد پسند جوانان قرار نمی گیرد.
به گفته وی، سازمان های اداری اغلب افراد با سه مدرک رسمی را می پذیرند. ثالثاً از بعد فرهنگی; دوره های حرفه ای از اعتبار کافی در سطح جامعه برخوردار نیستند. از این رو این موضوع باعث کم توجهی به این دوره ها شده و جوانان دوره های رسمی طولانی مدت را بیشتر ترجیح می دهند. این هم جای کار دارد و باید در کنار اصلاح قوانین فرهنگ سازی شود.
معاون اسبق آموزش وزارت علوم افزود: باید در کوتاه مدت دوره های کوتاه مدت در تمامی مشاغل مورد نیاز جامعه با محتوای هدفمند و حمایت نهادهای بالادستی تعریف شود. رشته اعتباری باید مدارک این دوره ها را برای اشتغال و درآمد کافی همراه با آگهی های مورد پسند نسل جوان دنبال کند. شایسته نیست ما تکنسین های خارج از کشور بیاوریم تا دستگاه راه اندازی کنیم، معادل آن حقوق ارزی بپردازیم، اما نتوانیم جوانان خود را با حقوق مناسب و اعتبارات قابل قبول برای این دوره ها تربیت کنیم.
شریعتی نیاسر در خصوص کوتاه شدن دوره های تحصیلی نیز تاکید کرد: در این زمینه دو بحث وجود دارد یکی تعریف دروس کوتاه مدت و متنوع که قبلا توضیح دادم و دیگری بازنگری در دروس رسمی و حذف دوره های غیر ضروری برای کوتاه کردن و کاربردی کردن آنها. دروسی است که در این راستا باید در مقطع لیسانس تحصیل کرد. کارشناسان با اتخاذ الگوی دانشگاه های معتبر در کشورهای پیشرفته، دوره های رسمی را بازتعریف خواهند کرد.
به گفته این استاد دانشگاه تهران، چرا باید لیسانس 4 سال، فوق لیسانس دو سال و دکترا 4 سال طول بکشد. اگرچه این مدت گاهی بیشتر طول می کشد اما در نهایت دانشجو با کمک کمیسیون های ویژه اجازه ادامه تحصیل را پیدا می کند. در کشورهای پیشرفته دوره های سه ساله کارشناسی، یک ساله کارشناسی ارشد و سه ساله دکتری داریم. اگر به هر دلیلی نتوانیم یا نخواهیم دوره تحصیل در مقاطع رسمی را کوتاه کنیم. حداقل در شرایطی می توان برای هر مرحله دو نوع دوره با طول های مختلف تعریف کرد و به همان نسبت بازار کار را تعریف و ارائه کرد. مشکل ما این است که در لاک خود سنتی می مانیم. مدیریت آموزش عالی باید جسارت تغییر و برنامه ریزی جدید برای اعزام فارغ التحصیلان بیشتر و بهتر به جامعه را داشته باشد.
وی با بیان اینکه نباید فراموش کرد که همه افراد جامعه که واجد شرایط ورود به آموزش عالی هستند باید بتوانند به مراکز آموزشی وارد شوند و دسترسی داشته باشند، افزود: بر این اساس مراکز آموزش عالی در تمامی شهرها و مناطق واجد شرایط تشکیل می شود. باید امکان پذیر باشد. لازم است و این همان عدالت اجتماعی در امر آموزش عالی است. اما سه نکته در این رویکرد وجود دارد.
این کارشناس آموزش عالی تاکید کرد: برای تحقق موارد فوق، ابتدا توجه به مقوله اقتصادی آموزش عالی یک اصل است و به عبارتی هزینه و منافع مادی و معنوی ایجاد مرکز آموزش عالی در یک منطقه است. باید متناسب با نیاز نسل جوان همان منطقه باشد، تامین امکانات عمومی فضا (حیاط و سالن)، تجهیزات، نیروی انسانی شاغل و متقاضیان کافی باشد تا عمر آن به حضور نیرو گره نخورد. از خارج از منطقه، چه اساتید و چه دانشجویان.
به گفته معاون آموزش عالی رئیس جمهور، ثانیاً حوزه محلات باید بر اساس مأموریتی که با توجه به شرایط جغرافیایی و اقلیمی منطقه شکل می گیرد، تعریف شود تا اولویت اول استفاده از دانش آموختگان، توسعه و ارتقاء باشد. و نیاز به نیروی انسانی در همان منطقه را تامین کند. به عبارت دیگر، مأموریت محوری تعریف می شود و در همان مأموریت باقی می ماند و به دنبال گسترش بیش از حد و برآوردن خواسته های مسئولان منطقه و نمایندگان حوزه انتخابیه نیست.
شریعتی نیاسر افزود: ثالثاً مدیریت این گونه مراکز باید در چارچوب طرح سازمان آموزش عالی با مدیریت دانشگاه بزرگ استان تعریف شود و استانداردهای کیفی و شاخص های گسترش بر اساس ضوابط مرکز استان در نظر گرفته شود. دانشگاه به این ترتیب تعداد مراکز آموزش عالی مستقل نیز کاهش می یابد و قطعا این رویکرد گامی در جهت ساماندهی مراکز آموزش عالی تلقی شده و زمینه تمرکززدایی آموزش عالی را فراهم می کند. تحقق این وظیفه در گرو عزم مدیریت آموزش عالی و حمایت سایر نهادها است. متاسفانه برخی از مسئولان و مدیران منطقه بر بقای خود به عنوان یک دانشگاه مستقل اصرار دارند. اساساً تضاد منافع در سیستم مدیریت بسیار چشمگیر است.
انتهای پیام