کامیار عابدی می گوید: شعر مشروطه با وجود گذشت بیش از یک قرن هنوز در ذهن ما زنده و جوان است.
چهاردهم مردادماه سالروز امضای فرمان مشروطیت است و امسال 118 سال از امضای این فرمان می گذرد که آغازگر تحولات گسترده ای در ایران بود. کامیار عابدی، منتقد و پژوهشگر ادبی وی در گفت وگو با ایسنا، درباره شعر مشروطه گفت: شعر دوره مشروطه از دو منظر برای ما مهم است. یکی اینکه شعر دوره ای است که دوره قبل از خود را کاملاً از دوره پس از خود جدا می کند. در واقع شعر دوران پیش از مشروطه با شعر دوران پس از مشروطه کاملاً متفاوت است.
وی افزود: قانون اساسی شعر را به دو دوره بسیار بزرگ تقسیم کرده است. شعر قبل از مشروطه در واقع شعر چند قرنی است و شعر بعد از مشروطه شعر بیش از یک قرن است که ادامه دارد. در حالی که در دوره های قبل تقسیم بندی به این شکل نبود. به عنوان مثال، اگر مکتب عراق را از دوره قبل از آن جدا کنید، هیچ تفاوت ماهویی مشاهده نمی کنید زیرا این دوره ها شباهت هایی با دوره های قبل دارند. اما این تقسیم بندی در دوره مشروطه ضروری است. پس دوره مشروطیت دوره ای است که شعر فارسی از نظر مضمون، زمینه های فکری و اندیشه اجتماعی دستخوش تحولات گسترده ای می شود. در واقع به نوعی می توان گفت که هنوز در دوره مشروطه هستیم و این شاید یکی از نکات مهمی باشد که وجود بیش از یک قرن شعر مشروطه هنوز در ذهن ما زنده و جوان و مدرن به نظر می رسد، در حالی که بسیاری از دوره ها و گروه های شعری متأخر، جز در ذهن معدود پژوهشگران یا شاعران، در فراموشی نسبی باقی مانده است. از مخاطبان
نویسنده کتاب های «درآمدی بر شعر فارسی»، «شعر جنگ در روایت غیررسمی» و «برگی از تاریخ بی قراری ما» نیز درباره مضامین شعری این دوره گفت: قبل از مشروطه تصوری از قانون وجود نداشت. ، آزادی و ملت زندگی مدنی به معنایی که امروز است. می دانیم که در ذهن شاعران وجود نداشته و این مفاهیم به تدریج در دوران مشروطه به وجود آمد. البته این مفاهیم را می توان در آثار متفکران پیش از مشروطه که از آن به عنوان دوران بیداری یاد می شود، مشاهده کرد، اما پس از امضای قانون اساسی در سال 1285، مفاهیمی مانند قانون، عدالت، ملیت، آزادی و … مانند در ذهن و زبان شاعران جاری شد و پرده ها به کناری کشیده شد. و مردم یا حداقل عده ای از طریق رسانه ای به نام شعر به صورت سیستماتیک و ملموس با این مفاهیم آشنا می شوند.
عابدی همچنین درباره تأثیر شعر در جریانات اجتماعی و سیاسی آن دوره اظهار داشت: طبیعتاً شاعرانی که تفکر انقلابی، نو و اصلاح طلبی داشتند، اندیشه های خود را در اشعار خود منعکس می کردند. شعر یکی از سنگرهای اصلی فارسی زبانان بود و تغییرات آن در برابر مدرنیته و نواندیشی کند بود. همراه با تغییر محتوا، قالب ها نیز تغییر کردند. در واقع قالب های حاشیه ای مانند مسمط و مستزاد به جای قالب های اصلی به کانون ادبی آمدند و ذهن و زبان شاعران را به خود مشغول کردند. در دوره مشروطه، شاعران کمتر تمایل به تغییر دارند و هر چه جلوتر می رویم، تعداد شاعران حاضر به تغییر بیشتر می شود.
این منتقد درباره توجه به شعر طنز در دوران مشروطه گفت: بسیاری از امیدها و آرزوها را نمیتوان با زبان جدی بیان کرد و از سوی دیگر برای حرکت تودهای نیازمند تحرک اجتماعی جدیدتری بود. طنز یکی از ژانرها یا گرایش هایی بود که مورد توجه شاعران قرار گرفت. البته در دوره های قبل هم طنز داشتیم اما به هیچ وجه به اندازه دوران مشروطه نبود. اگر کتابخانه شاعران پیش از مشروطه را ورق بزنید، به سختی شعر طنزی پیدا می کنید، بیشتر شاعران عبوس و جدی هستند و در جریان کاملاً غالب زبان ادبی و رسمی قرار دارند. شعر فارسی کمتر به طنز گرایش داشت، در نتیجه شاعران کمی شعر طنز می سرودند. در دوره مشروطه زبان طنز و شعر طنز بسیار بیشتر می شود.
وی همچنین درباره برخی از شاعران مشروطه که شهرت بیشتری پیدا کردند، توضیح داد: در دوران مشروطیت، شاعرانی که صدای روزگار را شنیدند و با روزگار آمدند، تأثیرگذاری بیشتری پیدا کردند. عارف قزوینی صدای روزگار را شنید در حالی که از نظر تسلط بر زبان و ادبیات فارسی از ادیب نیشابوری دور است. عارف قزوینی تسلط بسیار کمتری بر زبان و ادبیات فارسی داشت، اما شعر او در دوره خود در اوج تأثیر قرار دارد که همچنان ادامه دارد زیرا در حال و هوای دوره خود نفس می کشد.مثلاً ادبیات نیشابوری با وجود تسلط فراوان بر ادبیات و شعر کهن، به تعبیر صحیح دکتر شفیعی کدکنی، در حاشیه شعر زمان خود قرار دارد.
در دوره مشروطه، شاعرانی که صدای روزگار را شنیدند و با روزگار آمدند، تأثیرگذارتر شدند.
عابدی خاطرنشان کرد: شعر شاعران اصلی مشروطه، شعری است که باید بر اساس عصر خوانده شود و اگر دیوان این شاعران بر اساس سال ها تنظیم نشود، در فهم شعر آنها با مشکل مواجه خواهیم شد. یکی از دلایلی که جلد اول دیوان بهار یعنی اشعار او برای نویسندگان و پژوهشگران اهمیت زیادی دارد، تنظیم آن بر اساس تاریخ سرودن است و همین امر درک شعر مشروطه را آسان می کند.
عابدی سپس توضیح داد: در دوره مشروطیت هم از منظر خود مشروطه و کارهای انجام شده در آن دوره وارد دوره تاریخی شعر می شویم و هم بعد از اتمام آن دوره که اکنون بیش از یک صد سال ما باید درک تاریخی از شعر داشته باشیم. اگر دیوان شاعری بر اساس تاریخ تنظیم نشود، خواننده به نبود تاریخ اعتراض می کند. به عنوان مثال، بخش بزرگی از اشعار حسین منزوی فاقد تاریخ است و همین امر باعث اعتراض محققان و علاقه مندان به جزئیات می شود که از تحولات احساسات او و تأثیر تاریخ بر شعر او آگاه نیستند.
وی با توجه به اینکه تاریخی شدن می تواند به این معنا باشد که در این دوره با استفاده از تاریخ با شعر مواجه هستیم، گفت: «تاریخی شدن» دو معنا دارد، یکی خواندن شعر با تسلط بر تاریخ و البته با گذشت تاریخ دیگر اثری ندارد یا تا حدودی اثر خود را از دست می دهد. اما تاریخ گرایی معنای عام و گسترده تری نیز دارد و آن زیستن در دنیایی است که حدود و شکاف آن معلوم است و ما تحت تأثیر و تأثیر آن قرار می گیریم و این یکی از مهم ترین ویژگی های دنیای مدرن است. بهتر است بگوییم ما ایرانی ها با مشروطه وارد تاریخ می شویم و به قول دکتر داریوش شایگان از تعطیلات تاریخی برمی گردیم. این نکته باعث رشد و گسترش فضا و مفاهیمی در شعر می شود که هنوز زنده هستند.
عابدی تاکید کرد: بحث تاریخ گرایی در دوره مشروطه وارد شعر فارسی می شود که به تدریج درک ما از شعر دوره های قبل را تحت تأثیر قرار می دهد. در واقع شعر ناصرخسرو، حافظ و حتی شمس و دیگر شعرهای دیوان را با نگاهی نو بازخوانی می کنیم و آنها را به بازنگری و تحلیل وا می داریم. که همچنان ادامه دارد..
کامیار عابدی درباره تاثیر روزنامه ها بر شعر نیز گفت: مطبوعات دوره مشروطه و شاید کمی قبل از آن اهمیت زیادی برای نشر شعر پیدا کردند. شاعر دیگر خود را مقید نمی داند که بعد از مرگ اشعارش دهان به دهان منتشر شود یا در دیوانش جمع شود، بلکه اشعار او باید در روزنامه ها و سپس مجلات و نشریات چاپ شود و تأثیرگذار باشد.
انتهای پیام